سلام دايي جوون !خوبي قربونت برم ! سفر بخير!خسته نباشي !باز اين بابايي خواهر مار و هرس داد ! ببين به بابايي بگو( اين قسمت رو مامان براي بابا بخونه ) من كه يه روز ميام قم بالاخره ! براي چي خونه رو بهم ريختي ؟! هاننن؟! خجالت نمي كشي؟ بار اخرت باشه اين خواهر مارو هرس ميدي ! ( حالا بابا براي مامان نخونه ) ^^^^ داداش ! مام خودمون مرديم ! قبلا ها كه مادرمون مي رفت..خونه يه كوچولو زيرو رو ميشد و مامان ميومد مي گفت : چه كرديددددددددددددد! شتر با بارش گم ميشه ! بعد جيغ مي كشيد! بعد غر مي زد ! بعد داد مي زد ! بعد مي رفيتم بوسش مي كرديم ! و كلي منت كشي ! و خودمون جمع مي كنيم ! خودت رو خسته نكن و .... و اين ها ! اخوي ! اين خواهر مام اگه جيغ كشيد و خونه رو بهم ريختي !( اولا حق نداري بهم بريزي! فهميدي!؟ بعد خب... راه حلش يه خسته نباشيد و بوس و منت كشيه ! ... ما تجربه داريم ! البت گفته باشم اين كار ها رو نميشه با خانومم بكنم! ووووييييي! ادم زهرش مي تركه ! ولله ! ادم از باباش اين جوري نمي ترسه كه از اين خانومش مي ترسه ! اصلا فكر نكني ز.ذ هستيم ها ! كلي ابهت دارم
حالا بريم سراغ كپلي خودمون!.... فاطمه جوونم! چي خوردي ؟!!!!
چي دايي ! سوسك ؟! مامانت چي كرد ؟! كي از دهنت در آورد ؟! دايي جون! سوسك زنده زنده خرج صدا مي داد!؟
دايييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييي
از اين كار ها نكن مامانو اذيت نكن!... منم بچه كه بودم پشه خوردم!!! ولي خودم كه نخوردم.... خودش دهنم باز بوده مياد تو دهنم! مامانم غش مي كنه ! ... خواهر ما بابا كلي قويه !
ولي بچه خوبي هستي... حرف هم گوش بده ! از روي زمين بر ندار بخور!.... خب گل دايي !؟؟؟ باشه ؟ به دايي قول بده !؟ دايي من كلي دلم واسه ات تنگه ! كلي بوس مي خوام بكنمت !
دايي ! عكست رو بده به دايي !